کلمه جدید
امروز دخترم ١٣ ماه و نیم سن داره. ٣ تا کلمه جدید یاد گرفتی، باشه . دا ، (داغ) و بییم که همون بریم هست. یک سری شیطونی های جدید هم به شیطنت های قبلیت اضافه شده . مرتب سرت رو به نشانه تایید کردن حرف من تکون می دی . هرباری که برات اخم می کنم که کار بد نکنی ، یاد گرفتی و برای من هم اخم می کنی. قربون اخم کردنت. نتونستم ازت عکس بگیرم . ولی هر باری که شد حتما عکسش رو برات می گذارم. اونقدر بامزه می شی که نگو. تازگیها روی دیوار هم، خط می کشی. مرتب خط خطی می کنی و کلی ذوق می کنی. کافیه فقط داداشی جونی یه کاری انجام بده، و تو ازش تقلید کنی. خدا نکنه یه جوجو ببینی، کلی ذوق می کنی که نگو. فدات بشه مام...