یاشاریاشار، تا این لحظه: 17 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

تولدت مبارک

سفر شمال

1391/6/28 13:22
نویسنده : مامان
761 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره یه تعطیلی توپ به پستمون خورد و تونستیم با گلهای زندیگیمون به مسافرت بریم. سفر به شمال برامون خیلی واجب بود و کلی حال و هوامونو عوض کرد.لبخند

آخرین باری که به شمال رفتیم ، بهار 15 روزه بود. البته زهرا جون، عمه بچه ها،  ما رو به کلاردشت دعوت کرده بود. جاتون خیلی خالی بود و کلی خوش گذشت. بهار هم مرتب گریه می کرد و گاهی اوقات دلپیچه هم می گرفت. گریه

حدود یک سال و نیم بعد ، تونستیم دوباره به شمال سفر کنیم و خوش بگذرونیم. یاشار که مرتب بهونه شمال رو می گرفت و موقعیت پیش نمی یومد. بالاخره تلسم شکسته شد و  یاشار به آرزوش رسید.

دخملوک هم که بار دومش بود، اونجا کلی شیطونی کرد و لب به غذا هم نمی زد و مرتب شیر می خواست.

به روستای گلوگاه، که جایی در شهر بابل بود رفتیم. جای همه نی نی ها و مامان های مهربونشون خالی بود. روستای خیلی زیباییه. وقتی به جاهای دیدنیش رفتیم باور نکردنی بود. مخصوصا آسمون مه گرفته با بارون های ریز ریز بود که به صورت هامون می خورد. نمی دونین چه لذتی داره!!!

خلاصه ما 3 روز رو اونجا موندیم و خوش گذروندیم. مخصوصا یاشار که هم بازی هم داشت و کلی حال می کرد. وقتی به دریا رفتیم ، یاشار که یکهویی لخت شد و پرید تو دریا.

از ذوقش نمی دونست چی کار کنه!!!!         niniweblog.com        niniweblog.com

بهار که ترسیده بود و برای اولین بار دریا رو می دید مرتب گریه کرد. خلاصه بازی بازی دستش رو گرفتم و بردمش تو دریا. دیگه نمی دونست از ذوقش چی کار کنه!!! دلش می خواست آب بازی کنه که بچه ها با دویدن رو ماسه ها، آب دریا و ماسه رو می ریختن روش. دوباره گریه می کرد و می ترسید.

فداتون بشه مامانی!!!!!!!!!!!!!

یه سری عکس از جیگرطلاهام گرفتم. می تونید عکس ها  رو در ادامه مطلب ببینید.

در آخر، خدا را شکر می کنم که یه فرصتی دوباره به ما داد تا من و بابا جونی یه بار دیگه شادی و خوشحالی گلهامون رو ببینیم و از شادی اون ها لذت ببریم.

یاشار جون، بهارکم، مامان و بابا دوستون دارند. بوووووووووووس. ماچ

قربون اون قیافت برم که توش پر از دلهره و اضطرابه!!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

سپید مامان علی
26 شهریور 91 19:55
انشاءالله همیشه به سفر و البته خوشگذرونی.....انشاءالله که همیشه لحظاتتون پر باشه از شادی... خدا رو شکر که به گلهای زندگیتون خوش گذشته
مامان امیرحسین ومحیا
29 شهریور 91 13:57
سفر بخیر.ایشالا همیشه به شادی وسلامتی. مامانی عکسا خیلی عالیه.