6 سالگیت مبارک
امروز 21 مرداد و تولد گل پسرم یاشار جونه. پسرکم از چند روز قبل ، یعنی روزی که تولد بهار جونی و تو رو گرفتیم تا امروز لحظه شماری می کنی و روزها رو یکی یکی می شماری . خلاصه اینکه کلی ذوق داری واسه امروز که بالاخره تولدت شد و قراره امروز برات کیک تولد بپزم و دوباره شمع روش بذاریم و تو فوتش کنی.
الهی فدات بشم. آخه ما قبلا برای تو و بهار جونی تولد گرفتیم. یادته که!!!!
عسل مامان یک ساله دیگه بزرگتر شده و قراره که تولد 7 سالگیش رو تو مدرسه با دوستهای کلاس اولش بگیریم. یاشار جونم عشق کادو داره و نمی دونی با چه ذوقی کادوهات رو دونه دونه باز می کردی.
امشب خونه خاله مریم بودیم . کلی بازی کردی و بهت خوش گذشت . به مهسا و امیرعباس هم گفتی که تولدته.
بله. بالاخره 6 سالگی پسروکمون تموم شد و الان یاشار جونی وارد 7 سالگی شده. خیلی خوشحاله که چند تا دیگه بخوابیم کلاس اولی می شه و می تونه خوندن و نوشتن یاد بگیره. الهی قربونت بره مامانی.
عزیزکم، یاشار جون: 6 سال از زندگیت گذشت. مثل همیشه دعا می کنم که همیشه سالم بمونی و از لحظه لحظه های عمرت که می گذره لذت ببری و با شادی زندگی کنی.
آرزو می کنم تو این لحظات من و بابا جونی کنارت باشیم و بزرگ و بزرگتر شدن تو رو ببینیم و لذت ببریم از اینکه پسرمون واسه خودش یه مرد شده و افتخار کنیم که همچین پسری داریم. مطمئنم اگه بهار هم بزرگ بشه و معنی دوست داشتن رو بفهمه ، می دونه که چه داداش خوبی داره و برات آرزوی شادی می کنه.پس یه بار دیگه با هم می گیم:
اینم 2 تا عکس خوشگل از 6 سالگی پسروک