یاشاریاشار، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

تولدت مبارک

22 ماهگی

1392/2/6 23:19
نویسنده : مامان
629 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ٢١ ماهگیت هم تموم شد.  ماچ

دخملوکم : ١٧ تا دندون داری.  مرتب عروسک هاتو رو پاهای کوچولوت می ذاری و به زبون خودت براشون گنجشک لالا می خونی.  

وقتی هم که خودت می خوای بخوابی حتما باید گنچشک لالا رو برات بخونم . اگه نخونم مرتب بهونه می گیری و می گی: اووبه!!! ببخشیدا این کلمه یعنی لالایی.

به پتو هم که می گی دووبه. آخه یعنی چی؟؟؟!!!

به بستنی می گی نَ نَ . من که نفهمیدم تو کجایی حرف می زنی عزیزکم!!!  

همچنان تو کابینت ها سرک می کشی و می تونی شلوارت رو خودت بپوشی. البته به پوشکت که می خوره ، پشت اون رو نمی تونی بالا کنی و صدات در میاد و من باید کمکت کنم.

یه ٤ روزی می شه که دیگه جدا از من و باباجونی می خوابی. یادمه شب اول اصلا خوابم نبرد و مرتب بالاسرت می یومدم و می رفتم.  

niniweblog.com

عاشق شمشیربازی با داداشجونی هستی niniweblog.com   

 هرشب که یاشار مسواک می زنه تو هم باید مسواک بزنی. خلاصه یه ١٥ دقیقه ای اون مسواک بیچاره تو دهنت می مونه.      niniweblog.com

تا بیکار می شی صدام می زنی و یا می گی دالی بازی کنیم و یا لباست رو بالا می زنی  و می گی پشتت رو بخارونم 

 البته یه چند وقتیه که بهونه گیر شدی و خیلی اذیت می کنی. وقتی لج می کنی قیافت دیدنی می شه. شکــ ــلکـــْـ هـــ ـایِ هلـــ ـــــن

 یک سره خونه خاله میترا زنگ می زنی و با هر کی شد صحبت می کنی. آخه تلفن ما فقط شماره خاله میترا رو تو حافظش داره. ساعت که نداره دیگه و هر وقت تونستی. !!!   101.gif

نمی دونم به کی رفتی که اینقدر چایی خور شدی. اونم با قند فراوون. به چایی هم چاچی می گی. الهی فدات بشم.   

کفش هات رو هم خودت می پوشی و یک سره خانم تو خونه با کفش راه می ری. عاشق راه رفتنی. اگه بیرون بریم دوست داری فقط راه بری. قربون اون پاهای کوچمولوت بشه مامانی.

این کلمات رو هم جدیدا یاد گرفتی:

 آنه (خاله) - .  باباجی (بابا جونی) - مامانی - اَیی (امیرحسین ) - متا(مهسا)- اَتی(متین) - عمه - آنی (حانیه) -  حاجی (بابایی حاجی) - آنوم (خانوم) - آآ (آقا)-   فدای اون شیرین زبونی هات.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)