جشن تولد 7 سالگی در مدرسه

روز 31 فروردین ماه 92 بود و روز شنبه.

چند ماهی هنوز به جشن تولدت باقی مونده بود. تو کلاستون خانم سلطانی برای همه کلاس اولی تولد می گیرند. من هم با هماهنگی چندین مامان دیگه قرار شد تولد تو و 9 تا از دوستهای دیگت رو تو کلاس بگیریم. چون روز تولدت، مدرسه ها تعطیل می شد و می خورد به تابستون. ما هم به خاطر همین برات این جشن رو گرفتیم تا یادگاری بمونه.

کلی بهت خوش گذشت. وقتی برف شادی رو سرتون می ریختم نمی دونی چه کار کردین؟!!! کیک تولدتون رو هم زمین فوتبال انتخاب کردیم تا کلی پسرونه باشه.

حالا قرار شد فیلم و عکس های تولدتون رو چند روز دیگه بریم بگیریم و یادگاری داشته باشیم. البته خانم سلطانی هم خیلی زحمت کشید. از همین جا جا داره تا ازشون تشکر کنیم.

البته خاله مریم جونی هم زحمت کشید و کارتهایی رو که خانم سلطانی به عنوان یادبود براتون تهیه دیده بود رو بهتون می دادند.

پسر خوبم امیدوارم لحظه لحظه زندگیت با شادی باشه و هر آرزویی که داری بهش برسی. می دونم که خیلی بهت خوش گذشت. پس از این بابت خیالم راحت!!

همیشه خوش باشی عزیزم. می بوسمت. مامان

تولدت مبارک