جشن شکوفه ها سال تحصیلی 92 - 91

یکسال پیش در چنین روزی یاشار جون، به جشن غنچه ها دعوت شده بود. از خاطرات اون جشن و دوره پیش دبستانی کلی مطلب نوشتم.

یاشار من امسال وارد 7 سالگی شد و به عبارتی شد کلاس اولی!!!!  

امروز  چهارشنبه، 29 شهریور روز کلاس اولی ها بود. شکوفه هایی که وارد مهمترین مرحله زندگیشون شدند. 

عسل مامان هم جزیی از این شکوفه ها بود. امروز تو دل مامان یه غوغایی بود.  یه چیزی بود که نمی شه بیان کرد. حال من رو فقط مامان های کلاس اولی می تونند درک کنند. 

وقتی برای اولین بار وارد مدرسه شدی از خوشحالی گریه ام گرفت. خوشحالیم به خاطر بزرگ شدن تو بود. به خاطر این بود که کم کم خوندن و نوشتن یاد می گیری و خیلی چیزهای دیگه ...

باورم نمی شه یعنی از روزی که به دنیا اومدی تا امروز 7 سال می گذره. واقعا چه زود گذشت...

امروز من و تو ، رفتیم خونه مامانی اکرم ، بهار رو اونجا گذاشتیم و دوتایی راهی مدرسه شدیم. دبستان شهید قزوهی. مدرسه ای که خاله مریم  مدیریت اونجا رو بر عهده داره و  کلی براش زحمت کشیده. خودمونیم مدرستون خیلی تکه!!!!!!

وقتی برای کلاس بندی قرعه کشی می کردند، اسمت ، تو کلاس اول الف قرار گرفت. کلاسی که خانم سلطانی اونجا رو بر عهده داره. آره عزیزم خانم سلطانی معلمت شد و  دوباره من از خوشحالی قند تو دلم آب می کردند. 

کلی جشن براتون اجرا کردند. جایزه  گرفتید و کتابهاتون رو بهتون دادند. تازه پذیرایی  رو یادم رفت بگم. خلاصه کلی بهت خوش گذشت.

کتاب های ریاضی، علوم تجربی، قرآن، فارسی و کتاب کار فارسی ، از درس هایی که در کلاس اول باید بخونی.

یه چند تایی عکس ازت گرفتم. برات می ذارم تا وقتی بزرگ شدی و هر بار نگاهت بهشون افتاد بگی آخی!!!! چقدر کوچولو بودم.

پسر خوبم یاشار جان: ورودت رو به دنیای پاک و بی آلایش مدرسه تبریک می گم. آرزو دارم ، در هر گامی که برمیداری،  موفق و سر بلند باشی و من و بابا جونی همیشه به وجودت افتخار کنیم.

برای چندمین بار می گم: یاشار جون مامان و بابا و البته این بار بهار جونی دوست دارند.

بووووووووووووووس